دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 1115 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
ایران جزء 10 کشور اصلی بلاخیز دنیا است .
160 هزار نفر طی یک قرن از بلایای طبیعی فوت کرده اند .
این رقم بدون محاسبه سوانح و حوادث غیرمترقبه است .
براساس 5 پژوهش موازی در سال 76-77 که از طریق کمیته تخصصی بهداشتی کاهش اثرات بلایای طبیعی وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی در دو زلزله بیرجند و اردبیل ، مشخص گردید که یک سال پس از زلزله بالغین به 3 برابر و کودکان 2 برابر بیشتراز جمعیت آسیب ندیده از اختلالات روانی رنج می برند .
با توجه به این مسائل به نظر می رسد که نیاز به مداخلات اجتماعی در بلایای طبیعی یک امر ضروری است . تا از طریق آن بتوان به اهداف ذیل دست یافت :
-کاهش شیوع و پیشگیری از پیشرفت و تشدید عوارض روانی در حوادث غیرمترقبه -افزایش توان انطباق و آماه سازی بازماندگان -تقویت مهارتهای اجتماعی بازماندگان و کمک به جامعه برای سازماندهی مجدد ، خوادیاری ، بازسازی
مرحله اول ( قبل از حادثه ) : تشکیل کمیته های اجرایی در سطح کشور ، آموزش عمومی ، تخصصی با رویکرد tot
مرحله دوم ( بلافاصله بعد از حادثه ) : مداخله در بحران ، بازگویی روانشناختی ، جلسات گروهی با داغ دیدگان
مرحله سوم ( از هفته دوم تا شش ماه بعد ) : تشکیل تیم مداخلات روانی اجتماعی ، غربالگری گروههای آسیب دیده روانی به منظور بازسازی روابط اجتماعی
مرحله چهارم ( از ماه ششم به بعد ) : ادامه برنامه بهداشت روانی ، مددکاری و بیمار یابی
به نظر می رسد بیشتر اقدامات در مرحله دوم و برخی اقدامات مرحله سوم در سطح اقدامات پیشگیرانه ثانویه می باشد که در سازگاری و کنارآمدن افراد آسیب دیده کمک می کند .
دسته بندی | روانپزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 39 |
هدف مصاحبه تشخیصی جمع آوری اطلاعاتی است که به معاینه کننده کمک می کند تشخیص گذاری نماید . تشخیص درمان را هدایت کرده و به پیش بینی سیر آتی اختلال بیمار کمک می کند .
تشخیص های روانپزشکی بر پدیده شناسی توصیفی مبتنی هستند : نشانه ها ، علائم ، و سیر بالینی .
معاینة روانپزشکی از دو جزء تشکیل یافته است : ( 1 ) شرح حال ، که سیر بیماری های فعلی و قبلی را شرح داده و اطلاعات شخصی و خانوادگی را به دست می دهد و معاینه وضعیت روانی ، که ارزیابی رسمی تفکر ، خلق و رفتار فعلی بیمار است . خلاصه زیر مدلی برای چگونگی سازماندهی معمول این اطلاعات است . همه عناوین باید مورد توجه قرار گیرند اما نیازی به رعایت سفت و سخت آنها نیست .
روانپزشکان توانائی کشف شرایط روانی را به چند دلیل می آموزند : گذاشتن تشخیص دقیق ، انجام درمان مؤثر ، ارائه پیش آگهی قابل اعتماد ، تحلیل مسائل روانپزشکی حتی الامکان بطور کامل ، و برقراری ارتباط مفید با سایر متخصصین . برای رسیدن به این اهداف ، آن ها باید در زبان روانپزشکی تبحر پیدا کنند : باید شناخت و تعریف علائم و نشانه های رفتاری و هیجانی را بیاموزند و در مشاهده دقیق و توصیف واضح پدیده های روانی روانپزشکی مسلط گردند.
بسیار از علائم و نشانه های روانپزشکی ریشه در رفتار طبیعی دارند و می توان آن ها را به عنوان نقاط متفاوتی روی طیفی از بهنجاری تا بیمار گونگی تصور نمود .
سیستم های طبقه بندی تشخیص های روانپزشکی چندین هدف دارند : (1) تفکیک یک تشخیص روانپزشکی از دیگری ، به طوری که پزشک مؤثرترین درمان را پیشنهاد کند ؛ (2) ارائه زبانی مشترک بین اهل فن بهداشت روانی ؛ (3) جستجوی علل اختلالات روانی که هنوز نامعلوم هستند . دو طبقه بندی بسیار مهم روانپزشکی عبارتند از : راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی ( DSM) ، که در ایالات متحده مورد استفاده قرار می گیرند ، و طبقه بندی آماری بین المللی بیماری های و مسائل بهداشتی وابسته (ICD) ، که در اروپا کاربرد دارد . هر سیستم از برخی جهات با هم فرق دارند ، اما کاملاً مشابه هستند . طبقه بندی مورد استفاده در این کتاب بر متن بازنگری شده چهارمین ویر است (DSM-IV-TR) DSM است که در سال 2000 توسط انجمن روانپزشکی آمریکا به چاپ رسیده است .
اختلالات شناختی با تخریب قابل ملاحظه در کارکردهائی نظیر حافظه ، قضاوت ، زبان و توجه مشخص است . این تخریب نشان دهنده تغییر از خط پایه است ، دلیریوم با اختلال در هشیاری و بروز علائم در یک دورة زمانی کوتاه مشخص است . دمانس با تخریب شناختی کلی ، از جمله نقص های حافظه ، علیرغم سطح بهنجار هشیاری و بیداری مشخص می باشد.
اختلالات نسیاتی با کاهش حافظه بدون تخریب شناختی دیگر مشخص هستند . اختلالات روانی ناشی از اختلال کلی طبی یک عده علائم روانی تعریف می شوند که مستقیماً از اختلال طبی یا نورولوژیک ناشی می شوند ( مثل افسردگی ناشی از تومر لوب پیشانی ). اختلالات شناختی نیز ممکن است از مسائلی نظیر ضربه ، اختلال سوء مصرف مواد ، سموم یا داروها ناشی شوند . این اختلالات می تواند توأم باشند ( مثل دلیریوم حاد که دمانس دیرپا را پیچیده تر می سازد ) .
AIDS یک بیماری است که در آن ویروس نقص ایمنی انسان ( قبلاً HIV-I گفته می شود ) موجب تخریب شدید ایمنی سلولی می گردد ، که به عفونت های فرصت طلب ، نئوپلاسم ها ، سندرم های با ارتباط مستقیم با ویروس و مرگ می انجامد . گفته می شود که در سراسر جهان 22 میلیون نفر با HIV آلوده شده اند و 12 میلیون مرگ از این آلودگی حاصل شده است . AIDS را می توان یک بیماری مغزی تلقی کرد چون بیش از 50% افراد آلوده تظاهرات عصبی – روانی دارند . تغییرات نوروپاتوژیک در 90% بیماران مبتلاً به AIDS در کالبد شکافی مشاهده شده است . ده درصد بیماران شکایات CNS به عنوان نشانه های اولیه اختلال مطرح می کنند .
میزان اختلالات خلقی ، اضطرابی ، سوء مصرف مواد ، و انطباق مربوط AIDS و اختلالات وابسته به HIV بالا است . کشف داروهای آنتی رتر و ویرال در ترکیبات قوی
( Cocktails) ماهیت اختلال را برای بسیاری از بیماران به یک مدل بیماری مزمن تبدیل کرده است . این تحول چالشی تازه را در مداوای بیماران که باید با یک بیماری مزمن زندگی کنند و با هزینه و اثرات جانبی رژیم های دارویی ضد HIV بسازند بوجود آورده است .
الکل قابل وصول ترین و از نظر فرهنگی پذیرفته ترین مادة سوء مصرفی ( در آمریکا ) است . نود درصد مردم در جوامع غربی زمانی در طول عمر خود الکل مصرف می کنند . و مسائل وابسته به الکل را بخش کلیدی در هر ارزیابی روانپزشکی می سازد.
تقریباً هر مسئلة بالینی مطرح شده می تواند مربوط به اثرات سوء مصرف ، وابستگی ، ترک یا مسمومیت با الکل باشد . تعریف الکلیسم بر قرائن تخریبهای مکرر حاصل از الکل در زمینه های متعدد کارکرد زندگی ، که علیرغم آن شخص به مصرف الکل ادامه می دهد ، اشاره دارد .
هر چند الکلیسم توصیف کنندة یک اختلال روانی خاصی نیست ، اختلالات مربوط به الکلیسم را می توان به سه گروه تقسیم کرد : (1 ) اختلالات مربوط به اثر مستقیم الکل بر مغز [ از جمله مسمومیت الکلی ( مستی ) محرومیت ( ترک ) و هالوسینوز الکلی ] ، و (2) اختلالات مربوط به رفتار وابسته به الکل ( سوء مصرف الکل و وابستگی )، و (3) اختلالات مربوط به اثرات پایدار ( از جمله اختلالات نسیانی و دمانس پایدار وابسته به الکل ، آنسفالوپاتی – ورنیکه ، و سندرم کورساکف ) که تمام اختلالات وابسته به الکل DSM-IV-TR را نشان می دهد .
اختلالات وابسته به مواد یک مسأله گسترده بهداشت عمومی است که در زمینه های گوناگون کارکرد و ایجاد ناتوانی می کند ( در ایالات متحده ) 37% جمعیت حداقل یک بار ماده ای ممنوع را آزمایش کرده اند . بیش از 15% جمعیت ایالات متحدة بالای 18 سال مسائل سوء مصرف جدی مواد دارند . تقریباً دو سوم تا سه چهارم بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد تشخیص های روانپزشکی توأم دارند . سندرمهای ناشی از مواد ممکن است طیف کامل بیماریهای روانی از جمله اختلالات خلقی اساسی ، پسیکوتیک و اضطرابی را تقلید کنند .
این پدیده های اختلالات غنی برای پژوهش های روانپزشکی شمرده می شوند . (همینطور که با مدل فن سیکلیدین اسکیزوفرنی پژوهش در مورد فعالیت گیرنده N – میتل D-- آسپارتیت [NMDA] نیز صورت گرفت ). در کار بالغین اختلالات سوء مصرف مواد همیشه باید به هنگام تشخیص و درمان اختلالات روانی در مد نظر باشد .
بالعکس ، بیمارانی که با اختلال اولیه سوء مصرف مواد رجوع می کنند باید از نظر توأم بودن بیماری ( dual diagnosis ) که ممکن است در سوء مصرف یا وابستگی مواد نقشی داشته باشد شوند .
اسکیزوفرنی ( Schizophrenia ) اختلالی پسیکوتیک با علت نامعلوم و تظاهر گوناگون است با علائم مثبت و منفی ( کمبودی ) مشخص می باشد .
اسکیزوفرنی هر چند اختلالی شناختی نیست غالباً تخریب شناختی ( مثل تفکر عینی ، اختلال پردازش اطلاعات ) بوجود می آورد . علائم اسکیزوفرنی تأثیر نامطلوب بر تفکر ، احساسات ، رفتار و عملکرد اجتماعی و شغلی می گذارد .
این بیماری معمولاً مزمن است و سیری دارد که از مرحلة مقدماتی ، فعال و باقیمانده می گذرد . مراحل مقدماتی و باقیمانده با فرمهای خفیف علائم فعال ، نظیر باورهای غریب و تفکر سحر آمیز و نیز کمبودهایی در مراقبت از خود و روابط بین فردی شخص هستند.
اسکیزوفرنی به عنوان یک بیماری مغزی ، با نابهنجاریهایی ساختمانی و کارکردی مشهود در مطالعات تصویرگیری مغز و نیز یک جزء ژنتیک که در مطالعات دوقلوها مشاهده شده ، تثبیت گردیده است .
× زمان مورد نیاز برای اولین مصاحبه نیم تا یکساعت ( براساس شرایط ) می باشد . برای مصاحبه های بعدی نیم ساعت پیشنهاد می شود .
× در مطب و یا محل کار روانپزشک ، صندلی هایی که برای بیمار و روانپزشک در نظر گرفته شده اند ، باید ارتفاع برابر داشته باشند ، به طوری که هیچیک ( پزشک و بیمار ) از بالا به دیگری نگاه نکنند . در صورتی که در محل کار چند صندلی وجود داشته باشد پزشک باید صندلی خودش را انتخاب کند و سپس اجازه دهد بیمار برای نشستن صندلی مورد نظر خود را برگزیند .
× در صورتی که احتمال خطرناک بودن بیمار برود ، باید در اتاق باز گذاشته شود پـزشک نزدیک به در بنشیند و فرد دیگری در خارج یا داخل اتاق حضور داشته باشد.
× در برخی بیماران باید نکات ویژه ای را رعایت کرد :
3. از سوی دیگر پزشک نباید وانمود کند که هذیان بیمار را پذیرفته است .
4. بهترین نحوة برخورد با بیمار مبتلا به اختلال هذیانی فهماندن این نکته به اوست . که : برخی ممکن است عقیدة او را بپذیرند و برخی ممکن است آن را قبول نداشته باشند .
5. بهتر است در هنگام مصاحبه با بیمار به اختلال هذیانی توجه را بر احساسات ترس ها و امیدهای بیمار ، که زیربنای باور هذیانی او را تشکیل می دهند معطوف کرد تا بتوان دریافت که هذیان چه عمل ویژه ای را برای بیمار انجام می دهد .
بکرات ، روانپزشک در بیمارستان با بیماری که دارای رفتار تهاجمی بوده ، اکنون به طریقی مهار شده است ( به عنوان مثال دستانش را بسته اند . ) مواجه می شود .
در ابتدا باید بیمار را از نظر توانایی انجام مصاحبه ( برقراری ارتباط کلامی ، از دست نرفتن واقعیت . ) بررسی کرد. در صورتی که نتوان با بیمار مصاحبه کرد ، درمان آغاز خواهد شد . در صورتی که مصاحبه امکانپذیر باشد باید بیمار را از نظر احتمال بروز رفتار تهاجمی ارزیابی کرد ( می توان این موضوع را به طور مستقیم از بیمار پرسید . ) در صورتی که احتمال بروز رفتار تهاجمی وجود نداشته باشد ، می توان بیمار را رها کرد و با او مصاحبه کرد .
در هر صورت در هنگام مصاحبه باید حداقل یک نفر دیگر نیز حضور داشته باشد .
·در هـنگام مصاحبه با بیمار که رفتار تهاجمی دارد ، توجه به نکات زیر حائز اهمیت است:
1 – باید در اتاق باز شد .
2 – نباید به سرعت و بدون خبر به بیمار نزدیک شد و یا او را لمس کرد .
3 – نباید با بیمار بحث کرد .
4 - نباید با عصبانیت به بیمار پاسخ داد .
5 – نباید شرایط را برای افراد از موقعیت خطرناک محدود کرد ( به عنوان مثال نباید پشت میز نشست . )
6 – در صورت بروز احساس ترس یا ناراحتی باید مصاحبه را قطع نمود و کمک خواست .
7 – باید به طور روشن و با قاطعیت به بیمار فهمانید که نمی تواند و نباید رفتار تهاجمی از خود نشان دهد و در صورت بروز چنین رفتاری با او برخورد خواهد شد.
دسته بندی | روانپزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 36 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 59 |
مقدمه:
فکر وسواسی[1] یک فکر، احساس[2]، یا حس[3] مزاحم و تکرارشونده است. عمل وسواس فکر با رفتار خودآگاه میزان شده تکراری نظیر شمارش، یا اجتناب است. فکر وسواس موجب افزایش اضطراب شخص
میگردد. در حالیکه انجام عمل وسواس اضطراب شخص را کاهش میدهد. معهذا، وقتی شخص در مقابل انجام عمل وسواس مقاومت میکند اضطراب زایش مییابد. (سید محمدی – 1384)
شخص مبتلا به اختلال وسواس – جبری معمولاً غیرمنطقی بودن افکار وسواسی خود را درک میکند. هم کار وسواسی و هم اعمال وسواسی برای بیمار خود[4] شناخته میشود. اختلال وسواس جبری میتواند اختلالی
ناتوانکننده باشد. چون افکار وسواسی میتوانند وقتگیر بوده و به طور قابل ملاحظه در برنامه معمول شخص، عملکرد حرفهای، فعالیتهای اجتماعی معمول، یا روابط با دوستان و اعضاء خانواده تداخل نماید. (همان منبع1384)
در چهارمین ویراست راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی (DSM- IV) اختلال وسواس جبری افکار وسواسی توصیف شده است که شدت آنها برای اتلاف وقت یا ایجاد ناراحتی بارز یا تخریب قابل ملاحظه کافی است. افراد مبتلا به این اختلال واقف هستند که واکنشهای آنها غیرمنطقی یا نامتناسب است. (kaplan – 1196)
درمان اختلال وسواسی – جبری نمونهای از اثرات مثبتی است که پژوهشهای امروز میتواند در زمان کوتاه روی یک اختلال داشته باشد. تا همین اواخر یعنی دهه 1980 اختلال وسواسی- جبری اختلال نه چندان شایع با پاسخ ضعیف نسبت درمان تلقی میشد. امروز، معلوم شده است که اختلال وسواس جبری شایعتر از آن است که تصور میشد و خیلی حساس به درمان است. (Kaplan- 1996)
بیان مسئله:
از آن جا که به نظر میرسد شیوع اختلالات وسواسی- جبری در طول عمر در جمعیت کلی 2 تا 3 درصد تخمین زده میشود بعضی از پژوهشگران تخمین زدهاند که بین بیماران سرپائی میزان شیوع این اختلال تا 10 درصد میرسد. این ارقام اختلال وسواسی- جبری را پس از فوبییا، اختلالات وابسته به مواد و اختلالات افسردگی در ردیف چهارم شایعترین تشخیصهای روانپزشکی قرار میدهد. مطالعات همهگیری شناسائی در اروپا و آسیا و آفریقا این نسبتها را تأیید کردهاند. بین بزرگسالان احتمال ابتلا مرد و زن یکسان است. معهذا بین نوجوانها، پسرها بیشتر از دخترها به اختلال وسواسی- جبری مبتلا میگردند. میانگین سن شروع حدود 20 سالگی است هرچند در مردها سن شروع کمی پائینتر از زنها است. از مجموع تقریباً در دو سوم بیماران، شروع علائم قبل از 25 سالگی است و در کمتر از 15 درصد موارد علائم پس از 35 سالگی شروع میشود. (Kaplan- 1996)
OCD یا اختلال وسواس- جبری شامل افکار و اعمال وسواسی میباشد که باعث ناراحتی و اتلاف وقت و تخریب قابل ملاحظه در عملکرد حرفهای در روابط بین فردی و شخص بیمار میشود.(همان منبع)
افکار وسواسی[5] یک فکر، احساس، عقیده، یا حس مزاحم و تکرارشونده است در مقابل عمل وسواس[6] رفتاری است خودآگاه، میزان شده و تکراری نظیر شمارش، اجتناب یا بازبینی[7]. (همان منبع)
به طور معمول فکر وسواس اضطراب شخص را افزایش میدهد در حالیکه انجام عمل وسواس اضطراب شخص را کاهش میدهد. معهذا، وقتی شخص در مقابل انجام آن مقاومت میکند اضطراب افزایش مییابد. هم افکار و هم اعمال وسواسی برای بیمار خود ناهمخوان[8] شناخته میشوند. این اختلالات میتواند بسیار وقتگیر بوده و به طور قابل ملاحظه در برنامه معمول و عملکرد شخص تداخل نماید از این رو OCD میتواند به یک اختلال ناتوانکننده تبدیل شود.
شیوع OCD در طول عمر د جمعیت کلی دو تا سه درصد تخمین زده میشود. اختلال پس از فوبیا، اختلالات وابسته به مواد و افسردگی اساسی چهارمین تشخیص شایع میباشد. بین بزرگسالان شیوع در بین زنان و مردان یکسان است ولی در بین نوجوانان میزان ابتلای پسرها بیشتر از دخترها است. میانگین سن شروع حدود 20 سالگی است هرچند در مردها، سن شروع کمتراز زنها است. OCD میتواند در نوجوانی و کودکی در موارد محدود حتی سن 2 سالگی آغاز شود. (Kaplan- 1996)
در دیدگاه شناختی- رفتاری روی الگوهای تفکر ناسازگارانه تأکید میکند و اعلام میدارد که این الگوها در ایجاد و ادامه نشانههای OCD دخالت دارند، افراد مبتلا به OCD گرایش دارند به رویدادهای اضطرابآور در محیطشان، واکنش افراطی نشان دهند. فرض شده است که این درمانجویان به وسیله افکار مرتبط با نیاز به کامل بودن، اعتقاد به اینکه آنها مسئول آزار و اذیت دیگران هستند، نگرانی از امکان وجود خطر، آشفته میشوند. آنها با تصورات
ناراحتکننده مرتبط با این افکار دست به گریباناند و سعی میکنند آنها را از طریق انجام دادن تشریفات وسواسی متوقف یا خنثی کنند. اما هر چه سعی میکنند این افکار را متوقف سازند، ناراحتی و ناتوانی آنها در متوقف کردن آنها بیشتر میشود. احتمال دیگری که دیدگاه شناختی مطرح میکند این است که افراد مبتلا به OCD کاستیهای حافظه دارند که باعث میشود آنها در یادآوری رفتارها، نظیر خاموش کردن اجاق گاز یا قفل کردن در، مشکل داشته باشند، تردید دایمی آنها و نیاز به وارسی کردن، با ناتوانی در یادآوری انجام دادن این اعمال، ارتباط دارد. حتی حافظه مربوط به رویدادهای گذشته در زندگی آنها میتواند به خاطر وجود افکار مزاحم صدمه ببینند، مخصوصاً اگر به افسردگی هم مبتلا باشند. (سیدمحمدی- 1384)
پرسش و پژوهش:
پس آیا شیوع وسواس در دانشآموزان ممتاز و ضعیف متفاوت وجود دارد؟
هدف و ضرورت تحقیق:
هدف از این پژوهش مقایسه شیوع OCD در دو گروه دانشآموزان دختر پانزده الی هجده ساله ممتاز و ضعیف دبیرستانهای منطقه شش تهران است. اهداف فرعی مشتمل بر تعیین فراوانی مطلق و نسبی OCD با توجه به متغیرهای سطح درآمد خانواده، فرزند چندم خانواده بودن، سابقه OCD در بستگان درجه اول و دوم است. روش گردآوری دادهها از طریقه پرسشنامه بوده است. پرسشنامه مادزلی حاوی 30 سؤال جهت بررسی افکار و اعمال وسواسی میباشد که جهت دانشآموزان تهیه و ارائه گردید.
فرضیه پژوهش:
شیوع وسواس در دانشآموزان ممتاز و ضعیف تفاوت دارد.
سؤال پژوهش:
آیا شیوع وسواس در دانشآموزان ممتاز و ضعیف تفاوت وجود دارد؟
تعریف عملیاتی:
وسواس: تمره آزمودنی از آزمون وسواس فکری و عملی حادزلی است و منظور از دانشآموزان ممتاز کسانی هستند که معدل آنها بالای 19 است و منظور از دانشآموزان ضعیف کسانی هستند که معدل آنها پائین 14 است.
تعریف مفهومی:
OCD شامل افکار و اعمال وسواسی میباشد که باعث ناراحتی و اتلاف وقت و تخریب قابل ملاحظه در عملکرد حرفهای در روابط بین فردی و شخص بیمار شود.
تاریخچه:
OCD یا اختلال وسواسی-جبری شامل افکار و اعمال وسواسی میباشد که باعث ناراحتی و اتلاف وقت و تخریب قابل ملاحظه در عملکرد حرفهای در روابط بین فردی و شخص بیمار شود.
افکار وسواسی[9] یک فکر، احساس، عقیده، یا حس مزاحم و تکرارشونده است در مقابل عمل وسواس[10] رفتاری است خودآگاه، میزان شده و تکراری نظیر شمارش، اجتناب یا بازبینی[11]. (سیدمحمدی- 1384)
به طور معمول فکر وسواس اضطراب شخص را افزایش میدهد در حالیکه انجام عمل وسواس اضطراب شخص را کاهش میدهد. معهذا، وقتی شخص در مقابل انجام آن مقاومت میکند اضطراب افزایش مییابد. هم افکار و هم اعمال وسواسی برای بیمار خود ناهمخوان شناخته میشوند. این اختلال میتواند بسیار وقتگیر بوده و به طور قابل ملاحظه در برنامه معمول و عملکرد شخص تداخل نماید از این رو OCD میتواند به یک اختلال ناتوانکننده تبدیل شود. شیوع OCD در طول عمر د جمعیت کلی دو تا سه درصد تخمین زده میشود. این اختلال پس از فوبیا، اختلالات وابسته به مواد و افسردگی اساسی چهارمین تشخیص شایع میباشد. در بین بزرگسالان شیوع در بین زنان و مردان یکسان است ولی در بین نوجوانان میزان ابتلای پسرها بیشتر از دخترها است. (همان منبع)
میانگین سن شروع حدود 20 سالگی است هرچند در بین مردها، سن شروع کمی پائینتر از زنها است. در مجموع تقریباً در دو سوم بیماران شروع و علائم قبل از 25 سالگی است و در کمتر از 15 درصد موارد علائم پس از 35 سالگی شروع میشود. OCD ممکن است در نوجوانی و کودکی و در مواردی حتی سن 2 سالگی آغاز شود. افراد مجرد بیشتر از افراد متأهل به OCD مبتلا میشوند. هرچند این یافته احتمالاً بازتاب مشکل بیماران در حفظ روابط است. سایر اختلالات همراه با OCD شامل Major depression با شیوع 67% و Social phobia با شیوع 25% و پس از آن اختلالات شایع توأم با OCD مشتملند بر اختلالات مصرف الکل، فوبی خاص Disorder panic و اختلالات خوردن. (انجمن روان شناسی آمریکا- 1994) که حدود 20 تا 30 درصد این بیماران، بهبود قابل ملاحظه و 40 تا 50 درصد بهبود نسبی و متوسط پیدا
میکنند.(همان منبع)
به طور کلی چهار الگوی شایع علایم وجود دارد که شامل موارد زیر است:
1)آلودگی[12]
2)تردید[13]
3)افکار مزاحم[14]
4)تقارن[15] (انجمن روان شناسی آمریکا- 1994)
سیر و پیشآگاهی:
در نیمی از بیماران مبتلا به اختلال وسواس-جبری شروع علائم به طور حاد است. در حدود 50 تا 70 درصد موارد شروع علائم در پی یک اتفاق استرسآمیز، مثل حاملگی، مسائل جنسی یا مرگ یکی از نزدیکان روی میدهد. چون بسیاری از بیماران علائم خود را پنهان میکنند، غالباً در مراجعه به
روانشناس 5 تا 10 سال تأخیر روی میدهد و سن متوسط برای بستری شدن 30 سالگی است. سیر اختلال معمولاً مزمن است و در بعضی از بیماران علائم سیر نوسانی داشته و در عدهای دیگر ثابت باقی میماند. حدود 20 تا 30 درصد این بیماران بهبود قابل ملاحظه، 40 تا 50 درصد نیز بهبود نسبی پیدا میکنند. گزارشهای گوناگونی هست مبنی براینکه 20 تا 40 درصد بیماران همچنان مبتلا مانده یا روز به روز بر شدت علائم آنها افزوده میشود. (سیدمحمدی- 1384)
تقریباً یک سوم این بیماران دچار افسردگی اساسی میشوند و خودکشی خطر مهمی در تمام این بیماران است. گزارشهایی وجود دارد مبنی براینکه بیماران وسواسی نسبت به اسکیزوفرنی کمی بیشتر از کل جمعیت آسیبپذیری دارند. پیشآگهی تاریکتر با تسلیم شدن به اعمال وسواسی (تا مقاومت در برابر آن) شروع در دوران کودکی، اعمال وسواسی غیرعادیتر، و نیاز به بستری شدن رابطه دارد. پیشآگهی خوب با تطابق شغلی و اجتماعی خوب، فقدان اعمال وسواسی وجود اتفاق آشکارکننده و ماهیت دورهای علائم مربوط است. محتوی فکر وسواسی ظاهراً ربطی با پیشآگهی ندارد. (همان منبع)
بررسی مقالات:
بر طریق آمار جهانی مطالعهای که در سال 2003 در کشور انگلستان بر روی 10483 کودک 15-5 ساله انجام شده است شیوع کلی OCD در این جمعیت 25% بوده است. شیوع OCD در این گروه به طور مشخص بعد از 13 سالگی افزایش قابل ملاحظه داشته و در بین کودکان زیر 8 سال تنها 1 مورد مبتلا وجود داشته است. همچنین این میزان در بین اقوام و نژادهای اقلیت واضحاً بیشتر بوده است. در این بررسی مشخص شده است که کودکانی که متعلق به خانوادههایی با سطح Socio- economic پائینتر بودهاند از نظر ابتلاء به OCD افزایش یافتهاند و همچنین در خانوادههای با جمعیت بالا شیوع OCD بیشتر بوده است. (انجمن روان شناس آمریکا- 1994).
همچنین در مطالعهای که در سال 2005 در پارتمان روانپزشکی دانشکده پزشکی میشیگان انجام شده بود 35 کودک مبتلا به OCD در مقایسه با 17 کودک گروه کنترل از نظر سابقه ابتلاء به OCD در بستگان درجه اول و دوم بررسی شدند که نتیجه مطالعات نشان داد در بستگان درجه اول کودکان مبتلا به شیوع این اختلال به مراتب بیشتر از بستگان درجه اول غیرمبتلاست. 5/22% در مقابل 6/4% اما این بررسی تفاوتی از نظر شیوع OCD در بستگان درجه دوم دو گروه را نشان نداد. (همان منبع- 1994).
مطالعاتی که در سال 2004 بر روی 3012 کودک 18-11 ساله در ترکیه انجام شده بود، شیوع OCD را در این جمعیت 3% گزارش کرده است. بررسیهای انجام شده تفاوتی را از نظر سطح تحصیلات، اشتغال و سطح درآمد خانواده بین مبتلایان به OCD نشان داد. بررسی از نظر تعداد فرزندان این طور است که در افراد تکفرزند بوده یا 1 خواهر و برادر داشتهاند و همچنین افرادیکه بیش از 7 فرزند بودهاند شیوع OCD بیشتر از افرادی بوده که بین 6-3 فرزند بودهاند.(همان منبع)
سببشناسی:
عوامل زیستشناختی:
ناقلهای عصبی: از مایش های بالینی بسیاری که با داروهای مختلف به عمل آمده تأیید کننده این فرضیه است که بینظمی (سیستم) سروتونین در پیدایش علائم افکار وسواسی و اعمال وسواسی در این اختلال در کار است. دادهها حاکی است که داروهای سروتونوژیک دوثرترانه داروهایی هستند که بر سایر سیستمهای نوروترانسمیتر مؤثر واقع میگردند. معهذا اینکه سروتونین در علت اختلال وسواسی-جبری هم دخیل است یا خیر اصلاً معلوم نیست. مطالعات بالینی غلظتهای متابولیتهای سرونین –مثلاً 5- هیدوکسی ایندول استیک اسید (AA- H-5)- را در مایع فلزی مغزی نخاع (csf) و میل ترکیبی و تعداد مکانهای وابستگی پلاکتی ایمیپرامین حاوی تریتیوم (که به مکانهای جذب مجدد سروتونین وابستگی پیدا میکند) را ارزیابی کرده و یافتههای متفاوتی از این بیماریها در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری گزارش کردهاند. به نظر بعضی از پژوهشگران سیستمهای ناقل عصبی کولینرژیک و دوپامنیرژیک در زمنیه پژوهشی آتی در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری است. (پورشریفی- 1384)
مطالعات تصویرگیری از مغز: انواعی از مطالعات فزنکسیونی تصویرگیری از مغز-مثلاً توپوگرافی با نشرپورتیرون (PET)- افزایش فعالیت (مثلاً متابولیسم و جریان خون) در لوبهای پیشانی، هستههای قاعدهای (به خصوص هستهدار) و سینگولوم بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری پیدا کردهاند درمان دارویی و رفتاری گفته میشود این نابهنجاریها را باز میگرداند؛ دادههای به دست آمده از مطالعات فونکیسونی تصویرگیری از مغز با دادههای حاصل از مطالعات ساختاری تصویرگیری از مغز هماهنگ هستند. هم مطالعات توپوگرافی فاپستوتری و هم تصویرسازی با دزونانس مغناطیسی (MRI) کاهش اندازه هستههای دمدار را در دو طرف در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری پیدا کردهاند. هم مطالعات فونکسیونی و هم ساختاری تصویرگیری از مغز در عین حال با این مشاهدات که روشهای نورولوژیک روی سینگولوم گاهی در میان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- جبری مؤثر است هماهنگ میباشند. یک مطالعه اخیر با (MRI) افزایش زمان Tirckaut را در قشر پیشانی گزارش کرده است. یافتهای که با مکان نابهنجاریهایی که در مطالعه با PET مشاهده شده است هماهنگی دارد. (همان منبع)
ژنتیک: دادههای ژنتیک در مورد اختلال وسواسی-جبری با این فرضیه هماهنگ است که وراثت این اختلال یک جزء ژنتیک قابل ملاحظه دارد. معهذا این دادهها هنوز تأثیر عوامل فرهنگی و رفتاری را در انتقال اختلال مشخص نکردهاند، مطالعات تطابقی در دوقلوها برای اختلال وسواسی-جبری به طور ثابت میزان تطابق بالاتر دوقلوهای یک تخمکی را در مقایسه با دو تخمکی نشان دادهاند.
مطالعات خانوادگی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری نشان داده است که 35 درصد بستگان درجه اول بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری دچار این اختلال هستند. (انجمن روان شناس آمریکا- 1994)
سایر داده های زیستشناختی:
از مطالعات الکتروفیزیولوژیک، مطالعات الکتروآنسنالوگرام خواب و مطالعات نوروآندوکرین دادههایی به دست آمده است که حاکی از وجود مشترکات بین اختلال وسواسی-جبری ناهنجاریهای بالاتر از حد معمولی در (EEg) مشاهده میشود. در مطالعات (EEg) خواب ناهنجاریهائی مثابه آنچه در اختلالات افسردگی دیده میشود.(کاپلان-1991)
مثل کاهش زمان نهفتگی (REM) مشاهده شده است. مطالعات عصبی-غددی نیز شباهتهائی با اختلالات افسردگی نشان دادهاند. مثل عدم فردنشینیی در آزمون فرد نشانی با دگزامتازون (DST) تقریباً در ثلث بیماران و کاهش ترشح هورمون رشد با افترزیون کلوئیدین (Catapres) (همان منبع)
عوامل رفتاری:
طبق نظریه یادگیری فکرهای وسواسی محرکهای شرطی هستند، یک محرک نسبتاً خنثی از طریق فرآیند شرطی شدن پاسخگو (respondent conditiouing) و با جفت شدن با رخدادهایی که طبیعتاًَ مضر و اضطراب برانگیز هستند با ترس و اضطراب پیوستگی پیدا میکند. به این ترتیب افکار و اشیاء سابقاً خنثی به محرکهای شرطی قادر به برانگیختن اضطراب و ناراحتی تبدیل میگردند. (کاپلن - 2003)
عمل وسواس به گونهای متفاوت پدید میآید. شخص درمییابد که عمل خاصی موجب کاهش اضطراب وابسته به یک فکر وسواسی میگردد. رهائی و آرامش حاصل از رفع اضطراب که به عنوان سائفی منفی عمل میکند –در نتیجه وقوع عمل وسواس، موجب تقویت این عمل میشود. تدریجاً این عمل به علت مفید بودن در کاهش یک سائق دردناک ثانوی (اضطراب) به صورت یک الگوی رفتاری آموخته شده ثابت درمیآید، تئوری یادگیری مفاهیم مفیدی برای توضیح برخی از جنبههای پدیده وسواسی-جبری ارائه میکند. مثل قدرت اضطرابانگیزی افکاری که لزوماً ترسانده نیستند و برقراری الگوهای وسواسی رفتار. (همان منبع)
عوامل روانی-اجتماعی:
عوامل شخصیتی: اختلال وسواسی-جبری از اختلال شخصیت
وسواسی جبری متفاوت است. در اکثریت بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری علائم جبری پیش از بیماری ندارند. بنابراین چنین صفاتی برای پیدایش اختلال وسواسی-جبری نه لازم و نه کافی است. فقط حدود 15 تا 35 درصد این بیماران دارای صفات وسواسی قبل از بیماران بودهاند. (سیدمحمدی- 1384)
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 85 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 55 |
مقدمـه:
انسان موجودی است که در اجتماع بدنیا می آید و همین دنیا آمدن یعنی با چند نفر زیستن و اجتماعی شدن . او ارزشها ، ملاکها و رفتارها را یاد می گیرد و این روند برایش مزایایی دارد ، لیکن نکته مهم اینجاست که این روند همیشه ارمغان آور نیست . ارتباطات ، محیط ، فرهنگ ،خانواده و ... همه دست به دست هم داده و چرخه ای ایجاد می کند که بصورت اختلال در شخصیت[1] خودنمایی می کند ( کریمی ، 1372 ) . ویژگیهای شخصیت آدمی تحت تاثیر عوامل زیستی، ارثی و محیطی است . تجارب مشترک در یک فرهنگ ،خرده فرهنگ و تجارب مختص فرد در تعامل با آمادگیهای فرد ، شخصیت را شکل می دهند ( اتکینسون ، هیلگارد، 1369 ) . از دیدگاه شامبیاتی ( 1371 ) یکی از ابعاد شخصیت ، شخصیت ضد اجتماعی[2] است که نه تنها برای فرد معضل است که یکی از معیارهای بزرگ جامعه محسوب می شود . افرادی که دارای چنین شخصیتی هستند ، می توانند دچار انحراف اجتماعی[3] و بزهکاری[4] گردند .
بزهکاری قدمتی برابر حیات آدمی دارد و تنها به دنیای امروزی اختصاص ندارد بطوریکه در غارها و مقبره های مصری جملاتی مبنی بر عدم اطاعت فرزندان از والدین مشاهده شده است و جوامع بشری نیز از دیرباز رویای دست یافتن به جامعه ای آرمانی را در سر می پرورانده اند و در این راستا علوم مختلف ایجاد شد و زندانها ، ندامتگاهها و کانون های اصلاح و تربیت ساخته شد و اینچنین تلاش برای شناسایی شخصیت بزهکارانه ادامه یافت ( کواراسوس ، 1367 ) . شخصیت بزهکارانه که با انحراف اجتماعی خود را نشان می دهد می تواند یکی از روندهای شکل گیری غیر عادی یک شخصیت باشد و لزوما نیز با انحراف اجتماعی نیست و می تواند پنهان نیز باشد .
شولت مشکلات رفتاری بزه دیدگان را در دو گروه سندرم طبقه بندی می کند . اولین گروه آن دسته از رفتارهایی را شامل می شود که توسط دنیای بیرونی تعیین شده و به بزه دیدگانی تعلق دارد که نه به خاطر شخصیت بزهکارانه که بعلت شرایط خاص محیطی و بیشتر بصورت اتفاقی و یا درگیری قانونی ، بزهکار شناخته شده اند . دومین گروه شامل رفتارهایی می شود که توسط خود شخص و دنیای درونی او تعیین شده و به بزه دیدگانی تعلق دارد که بزهکاری در آنها نهادینه شده و در شکل گیری شخصیت آنها اختلال وجود داشته و بزهکاری برای آنها یک صفت است و منشا عمده رفتاری آنان درونی است نه بیرونی(رپوی لا،1992). آنچه که در این دو گروه برای نگارش مهم است ارزیابی گروه دوم است و جالب آنکه تفکیک بین این دو گروه در تمامی مراحل شناخت ، ارزیابی ، درمان و یا مراحل قضایی قانونی بسیار مهم است درحالیکه دیده می شود این دو گروه به یک عنوان بزهکار شناخته می شوند و تحقیقات نیز با انجام پرسشنامه هایی به کشف و توصیف علل می پردازند که شاید بتوان تمامی آنها را در دو عامل فردی (جسمی و ذاتی،اختلالات روانی،اختلاالت شخصیت و اکتسابی)و عامل عمومی(محیط اجتماعی ،جغرافیایی،اقتصادی و سیاسی) خلاصه نمود.لیکن کمتر به شناسایی ، تشخیص و جداسازی پرداخته شده است درحالیکه روند حمایت ، درمان ومسایل قضایی دو گروه پس از شناسایی کاملا متفاوت است .
هر علمی بطور کلی از یکسری مفاهیم یا سازه های نظری و رابطه ای بین این مفاهیم تشکیل می شود ، اما واقعیت آن است که تا وقتی که مفاهیم نظری قابل اندازه گیری یا کمی شدن نباشد ، کشف قوانین و روابط علمی بمنظور پیش بینی پدیده ها امکان پذیر نیست ( براهنی ، 1371 ) . شخصیت بزهکارانه و انحرافات اجتماعی ناشی از آن نیز نمی تواند خارج از این اصل مورد تفحص قرار گیرد . بنابراین اندازه گیری[5] و ارزیابی این نوع شخصیت گام اول تبیین علمی بزه دیدگان است . مرحوم براهنی (1371 ) از قول لرد کلوین می گوید :"اگر بتوانید آنچه را که درباره اش صحبت می کنید ، اندازه بگیریدو آنرا بصورت کمی بیان کنید ، میتوانید مدعی باشید که درباره آن چیزی می دانید “ .
جهت اندازه گیری شخصیت از آزمون های متفاوتی استفاده می شود که پر استفاده ترین آنها پرسشنامه شخصیتی است. در ایران نیز برای شناخت هرچه بیشتر شخصیت بزه دیدگان ، از آزمون های شخصیتی زیادی استفاده شده است که به وضوح در پایان نامه ها و تحقیقات انجام شده در این خصوص ملاحظه می شود . این آزمونهای استفاده شده یا از نوع خودساخته بوده و یا از پرسشنامه های شخصیتی کمک گرفته شده است . لیکن نکته مهم اینجاست که شخصیت بزهکارانه و انحرافات اجتماعی مربوطه متاثر از فرهنگ اجتماعی هر کشوری است ، بنابراین شخصیت بزه دیدگان ایرانی نیز با خصوصیات و شرایط فرهنگی – اجتماعی کشور ایران گره خورده است و بعلت همین ارتباط تنگاتنگ است که برای شناخت و ارزیابی شخصیت بزه دیده ایرانی باید از یک آزمون کاملا تخصصی بزهکاری و با نمرات هنجار ایرانی استفاده شود درحالیکه ابزارهای استفاده شده در اکثر تحقیقات مربوطه دارای نمرات هنجار ایرانی نبوده و یا اصلا عمومی بوده و بصورت تخصصی به بزه دیدگان اختصاص نداشته است .
دراین تحقیق تلاش گردیده که رابطه خودپنداره، بربزهکاری جوانان ونوجوانان کانون اصلاح وتربیت اهواز را با استفاده از تست خود پنداره راجرزکه در دوفرم (الف و ب) می باشد بررسی نماید.در این فصل موضوع تحقیق،بیان مسئله،اهمیت فایده تحقیق،هدف تحقیق،فرضیه ها و تعارف مفاهیم واژه ها عنوان میشود.
بیان مسئـله:
در پی جوابگویی به این سوال هستیم که آیارابطه خود پنداره بر بروز بزهکاری نرمال و طبیعی است یا اینکه خود پنداره آنها طبیعی و ضعیف است .البته این مقایسه با جوانان ونوجوانان بزهکارانجام می گیرد یعنی اینکه خود پنداره در جوانان ونوجوانان بزهکاربررسی می شود و اگر اختلاف معنی داری ملاحظه شود قضیه را دنبال می کنیم که آیا اختلاف ناشی ازخودپنداری یا متغیر دیگری است و اگر اختلاف معنی دار نبوده پس بزهکاری در خود پنداره تاثیری نداشته است در توضیح بیشتر خود پنداری به معنای نگرش ادراک و برداشتی است که شخص از خود دارد . محور اصلی این پندار عبارت است از نام شخص ، احساسش نسبت به اندام و بدن خود، تصور کل بدن ، جذبیت و من، در این تحقیق متغیری است که به وسیله مقیاس خود پنداری را جرز سنجیده می شود.
اهمیت و فایده تحقیق:
با توجه به شواهد و تحقیقات به عمل آمده و تجارب می بینیم که کودکان از لحاظ توانائیهای ذهنی یکسان نیستند و هر یک از آنان نیازمند روش و برنامه آموزشی خاص هستند در این تحقیق جوانان ونوجوانان بزهکاری که از نظر استعداد و توانائیهای ذهنی در سطح بالاتری هستند مد نظر قرار گرفته اند و از روشهای آموزشی که برای آنان به کار می برند. توجه شده است بدین ترتیب که جوانان ونوجوانان بزهکاری که استعداد بالائی دارند چگونه خودپنداره ای دارند.آیا خود پنداره نرمال دارند یا بر عکس خود پنداره ای غیر طبیعی و ضعیف دارند و اگر اثبات شود که خود پنداره ضعیف دارند به بیانی دیگر نسبت به توانائیهای خود با نظری منفی می نگرند. و تفکر آنان بین آنچه که هستند، و آنچه که باید باشند، خیلی فاصله باشد.پس در پی آن باشیم که روش مناسبی انتخاب کنیم .این هدف از آنجا منشاء می شود که عده ای معتقدند عوارض منفی از جمله ناسازگاریهای رفتاری واجتماعی ناشی خودپنداری فردنسبت به خوداست.واگراین عوارض منفی درواقع عوارض ناشی ازخودپنداری هستند. میخواهیم دریابیم،ومطمئن شویم، که ازخودپنداره غیر طبیعی وضعیف آنان منشاء می شود یا نه ؟
1- personality
2- Antisocial Personality
3- Social Deviation
4-Delinquency
5-Measuremen
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 85 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 55 |
مقدمـه:
انسان موجودی است که در اجتماع بدنیا می آید و همین دنیا آمدن یعنی با چند نفر زیستن و اجتماعی شدن . او ارزشها ، ملاکها و رفتارها را یاد می گیرد و این روند برایش مزایایی دارد ، لیکن نکته مهم اینجاست که این روند همیشه ارمغان آور نیست . ارتباطات ، محیط ، فرهنگ ،خانواده و ... همه دست به دست هم داده و چرخه ای ایجاد می کند که بصورت اختلال در شخصیت[1] خودنمایی می کند ( کریمی ، 1372 ) . ویژگیهای شخصیت آدمی تحت تاثیر عوامل زیستی، ارثی و محیطی است . تجارب مشترک در یک فرهنگ ،خرده فرهنگ و تجارب مختص فرد در تعامل با آمادگیهای فرد ، شخصیت را شکل می دهند ( اتکینسون ، هیلگارد، 1369 ) . از دیدگاه شامبیاتی ( 1371 ) یکی از ابعاد شخصیت ، شخصیت ضد اجتماعی[2] است که نه تنها برای فرد معضل است که یکی از معیارهای بزرگ جامعه محسوب می شود . افرادی که دارای چنین شخصیتی هستند ، می توانند دچار انحراف اجتماعی[3] و بزهکاری[4] گردند .
بزهکاری قدمتی برابر حیات آدمی دارد و تنها به دنیای امروزی اختصاص ندارد بطوریکه در غارها و مقبره های مصری جملاتی مبنی بر عدم اطاعت فرزندان از والدین مشاهده شده است و جوامع بشری نیز از دیرباز رویای دست یافتن به جامعه ای آرمانی را در سر می پرورانده اند و در این راستا علوم مختلف ایجاد شد و زندانها ، ندامتگاهها و کانون های اصلاح و تربیت ساخته شد و اینچنین تلاش برای شناسایی شخصیت بزهکارانه ادامه یافت ( کواراسوس ، 1367 ) . شخصیت بزهکارانه که با انحراف اجتماعی خود را نشان می دهد می تواند یکی از روندهای شکل گیری غیر عادی یک شخصیت باشد و لزوما نیز با انحراف اجتماعی نیست و می تواند پنهان نیز باشد .
شولت مشکلات رفتاری بزه دیدگان را در دو گروه سندرم طبقه بندی می کند . اولین گروه آن دسته از رفتارهایی را شامل می شود که توسط دنیای بیرونی تعیین شده و به بزه دیدگانی تعلق دارد که نه به خاطر شخصیت بزهکارانه که بعلت شرایط خاص محیطی و بیشتر بصورت اتفاقی و یا درگیری قانونی ، بزهکار شناخته شده اند . دومین گروه شامل رفتارهایی می شود که توسط خود شخص و دنیای درونی او تعیین شده و به بزه دیدگانی تعلق دارد که بزهکاری در آنها نهادینه شده و در شکل گیری شخصیت آنها اختلال وجود داشته و بزهکاری برای آنها یک صفت است و منشا عمده رفتاری آنان درونی است نه بیرونی(رپوی لا،1992). آنچه که در این دو گروه برای نگارش مهم است ارزیابی گروه دوم است و جالب آنکه تفکیک بین این دو گروه در تمامی مراحل شناخت ، ارزیابی ، درمان و یا مراحل قضایی قانونی بسیار مهم است درحالیکه دیده می شود این دو گروه به یک عنوان بزهکار شناخته می شوند و تحقیقات نیز با انجام پرسشنامه هایی به کشف و توصیف علل می پردازند که شاید بتوان تمامی آنها را در دو عامل فردی (جسمی و ذاتی،اختلالات روانی،اختلاالت شخصیت و اکتسابی)و عامل عمومی(محیط اجتماعی ،جغرافیایی،اقتصادی و سیاسی) خلاصه نمود.لیکن کمتر به شناسایی ، تشخیص و جداسازی پرداخته شده است درحالیکه روند حمایت ، درمان ومسایل قضایی دو گروه پس از شناسایی کاملا متفاوت است .
هر علمی بطور کلی از یکسری مفاهیم یا سازه های نظری و رابطه ای بین این مفاهیم تشکیل می شود ، اما واقعیت آن است که تا وقتی که مفاهیم نظری قابل اندازه گیری یا کمی شدن نباشد ، کشف قوانین و روابط علمی بمنظور پیش بینی پدیده ها امکان پذیر نیست ( براهنی ، 1371 ) . شخصیت بزهکارانه و انحرافات اجتماعی ناشی از آن نیز نمی تواند خارج از این اصل مورد تفحص قرار گیرد . بنابراین اندازه گیری[5] و ارزیابی این نوع شخصیت گام اول تبیین علمی بزه دیدگان است . مرحوم براهنی (1371 ) از قول لرد کلوین می گوید :"اگر بتوانید آنچه را که درباره اش صحبت می کنید ، اندازه بگیریدو آنرا بصورت کمی بیان کنید ، میتوانید مدعی باشید که درباره آن چیزی می دانید “ .
جهت اندازه گیری شخصیت از آزمون های متفاوتی استفاده می شود که پر استفاده ترین آنها پرسشنامه شخصیتی است. در ایران نیز برای شناخت هرچه بیشتر شخصیت بزه دیدگان ، از آزمون های شخصیتی زیادی استفاده شده است که به وضوح در پایان نامه ها و تحقیقات انجام شده در این خصوص ملاحظه می شود . این آزمونهای استفاده شده یا از نوع خودساخته بوده و یا از پرسشنامه های شخصیتی کمک گرفته شده است . لیکن نکته مهم اینجاست که شخصیت بزهکارانه و انحرافات اجتماعی مربوطه متاثر از فرهنگ اجتماعی هر کشوری است ، بنابراین شخصیت بزه دیدگان ایرانی نیز با خصوصیات و شرایط فرهنگی – اجتماعی کشور ایران گره خورده است و بعلت همین ارتباط تنگاتنگ است که برای شناخت و ارزیابی شخصیت بزه دیده ایرانی باید از یک آزمون کاملا تخصصی بزهکاری و با نمرات هنجار ایرانی استفاده شود درحالیکه ابزارهای استفاده شده در اکثر تحقیقات مربوطه دارای نمرات هنجار ایرانی نبوده و یا اصلا عمومی بوده و بصورت تخصصی به بزه دیدگان اختصاص نداشته است .
دراین تحقیق تلاش گردیده که رابطه خودپنداره، بربزهکاری جوانان ونوجوانان کانون اصلاح وتربیت اهواز را با استفاده از تست خود پنداره راجرزکه در دوفرم (الف و ب) می باشد بررسی نماید.در این فصل موضوع تحقیق،بیان مسئله،اهمیت فایده تحقیق،هدف تحقیق،فرضیه ها و تعارف مفاهیم واژه ها عنوان میشود.
بیان مسئـله:
در پی جوابگویی به این سوال هستیم که آیارابطه خود پنداره بر بروز بزهکاری نرمال و طبیعی است یا اینکه خود پنداره آنها طبیعی و ضعیف است .البته این مقایسه با جوانان ونوجوانان بزهکارانجام می گیرد یعنی اینکه خود پنداره در جوانان ونوجوانان بزهکاربررسی می شود و اگر اختلاف معنی داری ملاحظه شود قضیه را دنبال می کنیم که آیا اختلاف ناشی ازخودپنداری یا متغیر دیگری است و اگر اختلاف معنی دار نبوده پس بزهکاری در خود پنداره تاثیری نداشته است در توضیح بیشتر خود پنداری به معنای نگرش ادراک و برداشتی است که شخص از خود دارد . محور اصلی این پندار عبارت است از نام شخص ، احساسش نسبت به اندام و بدن خود، تصور کل بدن ، جذبیت و من، در این تحقیق متغیری است که به وسیله مقیاس خود پنداری را جرز سنجیده می شود.
اهمیت و فایده تحقیق:
با توجه به شواهد و تحقیقات به عمل آمده و تجارب می بینیم که کودکان از لحاظ توانائیهای ذهنی یکسان نیستند و هر یک از آنان نیازمند روش و برنامه آموزشی خاص هستند در این تحقیق جوانان ونوجوانان بزهکاری که از نظر استعداد و توانائیهای ذهنی در سطح بالاتری هستند مد نظر قرار گرفته اند و از روشهای آموزشی که برای آنان به کار می برند. توجه شده است بدین ترتیب که جوانان ونوجوانان بزهکاری که استعداد بالائی دارند چگونه خودپنداره ای دارند.آیا خود پنداره نرمال دارند یا بر عکس خود پنداره ای غیر طبیعی و ضعیف دارند و اگر اثبات شود که خود پنداره ضعیف دارند به بیانی دیگر نسبت به توانائیهای خود با نظری منفی می نگرند. و تفکر آنان بین آنچه که هستند، و آنچه که باید باشند، خیلی فاصله باشد.پس در پی آن باشیم که روش مناسبی انتخاب کنیم .این هدف از آنجا منشاء می شود که عده ای معتقدند عوارض منفی از جمله ناسازگاریهای رفتاری واجتماعی ناشی خودپنداری فردنسبت به خوداست.واگراین عوارض منفی درواقع عوارض ناشی ازخودپنداری هستند. میخواهیم دریابیم،ومطمئن شویم، که ازخودپنداره غیر طبیعی وضعیف آنان منشاء می شود یا نه ؟
1- personality
2- Antisocial Personality
3- Social Deviation
4-Delinquency
5-Measuremen
دسته بندی | حقوق |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 228 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 117 |
انواع گوناگون اختلالات روانی غیر از جنون از جمله مباحث مطرح در جرم شناسی است که می تواند تأثیر شایان توجهی بر مسئولیت کیفری مجرمان و مبتلایان به این اختلالات و به تبع آن بر حقوق کیفری داشته باشد. مجموعه اختلالات روانی که طیف گسترده ای از انواع بیماری های عصبی – روانی خفیف، متوسط و شدید را در بر می گیرد، معمولاً نتیجه تأثیر عوامل زیستی – روانی – اجتماعی هستند که محیط فردی و اجتماعی شخص را می سازند. ابتلا به این اختلالات از چشم اندازهای گوناگون قابل بررسی و مطالعه است؛ از جمله چشم انداز حقوقی و به ویژه حقوق کیفری. قانون گذار با علم به این مسئله و درک آن همواره در صدد وضع قواعدی متناسب با این پدیده نامیمون برآمده و تدابیری در این رهگذر اندیشیده است. در این راستا قانون گذار نخستین قام را در قانون مجازات عمومی مصوب 1304 برداشت برداشت و در آن با اشاره به دیگر اختلالات دماغی علاوه برجنون و با پذیرش اصل نسبی بودن مسئولیت کیفری این قبیل بیماران، احکامناظر بر عدم مسئولیت کیفری و بعضاً مسئولیت کیفری تقلیل یافته ی این دسته از بزهکاران را تبیین نمود. اما امروز قانون مجازات اسلامی با کشیدن خط بطلان بر قوانین پیشین صرفاً جنون (نه دیگر اختلالات روانی) را عامل رفع مسئولیت کیفری معرفی نموده است. این در حالی است که دستاوردهای علوم پزشکی به ویژه روان شناسی و روان پزشکی حاکی از آن است که پاره ای از اختلالات روانی به دلیل سلب قدرت تعلق، درک و اراده از بین برنده مسئولیت کیفری است، عده ای از اختلالات به دلیل تأثیر گذاری و اعمال فشار بر قدرت تعقل، درک و ارادهتقلیل دهنده مسئولیت کیفری و برخی نیز به دلیل عدم تأثیر بر درک و اراده فرد، اگر چه سلامت روان او را به مخاطره می اندازد ولی تأثیر بر مسئولیت کیفری او ندارد. لذا بررسی دقیق و همه جانبه قوانین کیفری ایران به ویژه قانون مجازات اسلامی و تطبیق آن با یافته ها و دستاوردهای نوین دانش های روز چون روان شناسی و روان پزشکی در راستای شناسایی مسئولیت کیفری بزهکاران مبتلا به انواع اختلالات روانی و شیوه های مناسب و کارا مواجه با این قبیل بزهکاران امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.
فهرست مطالب
مقدمه |
1 |
فصل اول: اختلالات روانی و جرم |
9 |
مبحث اول: مفهوم اختلال روانی |
11 |
مبحث دوم: گونه شناسی اختلالات روانی و ارتباط آن ها با جرایم |
15 |
گفتار اول: روان گسیختگی و جرم |
15 |
1- ماهیت روان گسیختگی |
15 |
2- رابطه روان گسیختگی و جرم |
21 |
گفتار دوم: اختلالات خلقی و جرم |
21 |
1- ماهیت اختلالات خلقی |
21 |
2- رابطه اختلالات خلقی و جرم |
24 |
گفتار سوم: روان دردمندی و جرم |
25 |
1- ماهیت روان دردمندی |
25 |
2- رابطه روان دردمندی و جرم |
31 |
گفتار چهارم: دیگر اختلالات روانی و جرم |
32 |
1- انواع اختلالات روانی |
32 |
2- رابطه این دسته از اختلالات و جرم |
41 |
مبحث سوم: رابطه بیماری صرع و عقب ماندگی ذهنی با جرم |
43 |
گفتار اول: رابطه بیماری صرع با جرم |
43 |
گفتار دوم: رابطه عقب ماندگی ذهنی با جرم |
44 |
مبحث چهارم: اختلال روانی عامل بزهکاری و بزهدیدگی |
47 |
گفتار اول: اختلال روانی عامل بزهکاری |
47 |
گفتار دوم: اختلال روانی عامل بزهدیدگی |
48 |
گفتار سوم: فراوانی انواع بزه های ارتکابی توسط بیماران مبتلا به اختلالات روانی |
49 |
فصل دوم: تأثیرات اختلالات روانی بزهکاران بر مسئولیت کیفری آن ها |
54 |
مبحث اول: مفهوم مسئولیت کیفری، ارکان و علل رافع آن ها |
56 |
گفتار اول: مفهوم مسئولیت کیفری |
56 |
گفتار دوم: ارکان مسئولیت کیفری |
57 |
گفتار سوم: علل و عوامل رافع مسئولیت کیفری |
59 |
گفتار چهارم: پذیرش مسئولیت کیفری نسبی و یا تخفیف مجازات به استناد کیفیات مخففه |
62 |
مبحث دوم: مسئولیت کیفری انواع بیماران مبتلا به اختلالات روانی |
65 |
گفتار اول: مسئولیت کیفری روان گسیختگان |
65 |
گفتار دوم: مسئولیت کیفری بیماران مبتلا به اختلالات خلقی |
69 |
گفتار سوم: مسئولیت کیفری روان دردمندان |
71 |
گفتار چهارم: مسئولیت کیفری مصروعان و عقب ماندگان ذهنی |
72 |
گفتار پنجم: مسئولیت کیفری بیماران مبتلا به دیگر اختلالات روانی |
76 |
الف) اختلالات روانی زائل کننده مسئولیت کیفری |
76 |
ب) اختلالات روانی کاهش (تقلیل) دهنده مسئولیت کیفری |
77 |
فصل سوم: تأثیرات اختلالات روانی بزهدیده بر مسئولیت کیفری بزهکار |
80 |
مبحث اول: نقش بزهدیده در وقوع جرم با نگاهی به یافته های جرم شناسی |
82 |
گفتار اول: سیر تحول نگرش به نقش بزهدیده در وقوع جرم |
82 |
گفتار دوم: انواع نقش بزهدیده در وقوع جرم و مؤلفه های مؤثر بر آن |
85 |
مبحث دوم: اختلالات روانی بزهدیده و تأثیر آن بر مسئولیت کیفری بزهکار در حقوق کیفری ایران |
91 |
گفتار اول: نقش اختلال روانی بزهدیده در کاهش مسئولیت کیفری بزهکار در حقوق کیفری ایران و مصادیق آن |
91 |
گفتار دوم: نقش اختلال روانی بزهدیده در افزایش مسئولیت کیفری بزهکار در حقوق کیفری ایران و مصادیق آن |
95 |
پیشنهادها (مطالب علمی پژوهش) |
99 |
نتیجه گیری |
101 |
فهرست منابع |
107 |
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 165 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 100 |
بررسی میزان شیوع اختلالات روانی در مدیران دبیرستانها
چکیده:
هدف تحقیق حاضر، بررسی میزان شیوع اختلالات روانی در مدیران دبیرستانهای دخترانه شهر تهران می باشد.
با توجه به موضوع پژوهش سوالاتی در این پژوهش تدوین گردیده است که به بررسی میزان شیوع اختلالات روانی در مدیران دبیرستانهای دخترانه شهر تهران بر حسب سه فاکتور (سن، میزان تحصیلات و سابقه کاری) می پردازد.
روش این تحقیق، روش توصیفی است که با روش زمینه یابی به اجرا در می آید و بهترین شیوه برای سنجش، آزمون MMPI بوده که هشت مقیاس (هیپوکندری، خودبیمار انگاری، هیستری، پسیکوپاتی، پارانویا، پسیکاستنی، اسکیزوفرنیا و هیپومانی) را مورد سنجش قرار می دهد.
جامعه آماری، شامل کلیه مدیران دبیرستانهای دخترانه شهر تهران می باشد.
نمونه آماری، شامل 50 نفر از مدیران دبیرستانهای دخترانه شهر تهران می باشد.
در مجموع نتایج این پژوهش نشان می دهد که بالاترین میزان شیوع اختلالات مشاهده شده مربوط به اختلال هیپوکندری با 6 درصد، اختلال هیستری با 18 درصد و اختلال پارانویا با 2 درصد می باشد و بیشترین میزان شیوع مربوط به مدیرانی است که در دامنه سنی 49-45 سال قرار دارند و دارای تحصیلات لیسانس می باشند و سابقه خدمت 24-20 سال دارند
فهرست مطالب
چکیده
فصل اول:
مقدمه بیان مسئله اهمیت و ضرورت پژوهش اهداف پژوهش تعاریف نظری تعاریف عملیاتی سوالات پژوهش فصل دوم:
نظام آموزش و پرورش تاریخچه مدیریت انواع مدیریت ویژگیهای مدیریت آموزشی بهداشت روانی پیشگیری از بیماریهای روانی اختلال روانی توصیف و طبقه بندی اختلالات روانی نوروز روان پریشی (پسیکوز) اختلال شخصیت معلولیت روانی اختلالات عاطفی تعاریف نظری اختلالات روانی
پارانوئید اسکیزوفرنی افسردگی هیپومانی هیستری هیپوکندری پسیکوپات پسیکاستنی ییشینه تحقیق
تاریخچه آزمونها آزمونهای روانی پرسشنامه های شخصیتی پرسشنامه شخصیت سنج چند وجهی مینه سوتا (MMPI) استاندارد جدید MMPI فرم کوتاه شده MMPI فرم کوتاه شده MMPI در ایران فصل سوم:
جامعه و نمونه آماری روش نمونه گیری ابزار اندازه گیری اعتبار و روایی روش گرد آوری داده ها روش تجزیه و تحلیل داده ها فصل چهارم:
داده های توصیفی فصل پنجم:
نتیجه گیری مقایسه داده های پژوهش حاضر با تحقیقات گذشته پیشنهادات محدودیتها